مهسا امینی (ژینا)
تاریخ و محل شهادت:
مهسا امینی، یا ژینا (متولد ۱۳۷۹- درگذشته در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱) دختر ایرانی اهل سقز است که برای دیدار با اقوام خود به همراه خانواده به تهران آمده بود. مهسا امینی در روز ۲۲ شهریور در نزدیک ایستگاه مترو حقانی تهران به اتهام بدحجابی دستگیر شد. او دو ساعت پس از دستگیری به دلیل ضرب و شتم توسط مأموران نیروی انتظامی به کما رفته و در روز ۲۵ شهریور جان خود را از دست داد. مرگ مهسا امینی خشم ایرانیان را برانگیخت و نام او در فضای مجازی یک نام پرتکرار شد و در ایران و جهان تبدیل به ترند اول توییتر گردید.
بازداشت مهسا امینی
مهسا امینی در شهریور ماه ۱۴۰۱ به همراه خانوادهاش برای دیدار اقوام خود از شهر سقز به تهران آمده بود. مهسا امینی ساعت شش بعد از ظهر در حالی که همراه برادرش بود در ترمینال حقانی تهران در بزرگراه حقانی به اتهام پوشش نامناسب دستگیر شد. این درحالی که است پوشش وی حتی با معیارهای جمهوری اسلامی مغایرتی نداشته و یک مانتوی بلند و گشاد داشت.
برادرش تلاش کرد مانع از دستگیری مهسا شود. تلاش او منجر به درگیری با ماموران شده و او نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفت. دایی مهسا امینی گفته است مأموران برای پراکنده کردن جمعیت حتی از گاز اشکآور استفاده کردهاند.
نهایتا به کیارش امینی گفته شد که مهسا پس از گذراندن یک کلاس توجیهی در بازداشتگاه آزاد خواهد شد اما او دو ساعت بعد خبر از هوش رفتن خواهر خود را دریافت کرد.
سکته مغزی
کیارش امینی برای آزاد کردن خواهر خود به بازداشتگاه رفت. او شاهد خروج یک آمبولانس از بازداشتگاه بوده است و هنگامی که سوال میکند نگهبان میگوید یکی از سربازانمان زخمی شده است.
کیارش امینی با نشان دادن عکس خواهر مهسا به دنبال وی جستجو میکند که متوجه میشود آمبولانس خواهر او را برده است.
مادر مهسا امینی پس از اطلاع یافتن از خبر به بیمارستان آمده و اطلاع مییابد که دخترش سکتهی مغزی کرده است.
مرگ مهسا امینی
مهسا امینی سه روز پس از دستگیری در روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ درگذشت. درگذشت وی را دایی او و سپس مادر،برادر و پسرخانهاش تأیید کردند.
فیلم حکومتی
یک فیلم منتشر شده توسط حکومت نشان میدهد که مهسا امینی بدون هیچ دلیلی از هوش رفته است.
تناقضات فیلم
این فیلم با گفتههای شاهدان منطبق نیست. شاهدان میگویند مهسا در ماشین توسط مأموران ضرب و شتم شد و پس از آن که از هوش رفت مدت زیادی با بیاعتنایی مأموران مواجه شد. یکی از شاهدین میگوید در اثر فریادهای ما بود که بالاخره آنها اقدام کردند.
تناقض دیگر در این فیلم این است که تصاویر منتشر شده از مهسا امینی بر روی تخت نشان از خون ریزی گوشهای وی دارد. پزشکان متخصص با دیدن این صحنه در فضای مجازی نوشتند که خونریزی گوش ارتباطی با سکتهی قلبی ندارد و ناشی از شکستگی جمجمه و ضربهی مغزی است.
تناقض دیگر این فیلم این است که تاثیر ضربات مغزی میتواند چند ساعت پس از آن و حتی چند روز پس از آن منجر به مرگ بیمار شود.
یک پزشک در مورد فیلم منتشر شده توسط حکومت در توئیتر میگوید:
«این فیلم رد کنندهی ضربه به جمجمه (مثلا حین دستگیری) نیست. ما یه لوسید اینتروال داریم که فرد در اثر ضربه بیهوش میشه، بعد به هوش میاد و علیرغم خونریزی مغزی وسیع هوشیاره و مجدد هوشیاریشو از دست میده. بازهی زمانی لوسید اینتروال از چند دقیقه تا چند روز متغیره»[۱]
دکتر حمید احمدی نیز میگوید: دکتر حمید احمدی: یک دختر جوان بدون بیماری زمینهای از ترس سکته نمیکند و به کما نمیرود. کما در این شرایط یعنی ضربه مستقیم به سر یعنی خونریزی مغزی
«تروما به ناحیه پیشانی و ریشه بینی معمولا در سوانح رانندگی و گاه در حوادث شغلی یا ... روی می دهد. این ضایعه ابتدائا موجب شکستگی سینوس های فوقانی می شود و از آن جا به حفره جمجمه ای قدامی گسترش می یابد. در عوض، شکستگی قاعده جمجمه ممکن است ابتدائا بخش فوقانی استخوان پیشانی (همراه با سخت شامه و ساختارهای داخل جمجمه ای) را گرفتار کند و سپس خط شکستگی ممکن است از آنجا به سینوس های بینی گسترش یابد. شکستگی های پیشانی قاعده ای در ۷۰ درصد از کل شکستگی های قاعده جمجمه روی می دهند».
علائم شکستگی قاعده جمجمه
علائم اصلی عبارتند از رینوره csf ، پرولاس بافت مغزی از بینی یا از زخم سیاهی زیر چشم در این مورد نکته کلیدی است که در خصوص این خانم روئیت شده و موضوع قطعی است.
نامه رئیس نظام پزشکی استان هرمزگان
رئیس شورای هماهنگی نظام پزشكی استان هرمزگان در نامهای به رئیس نظام پزشكی كشور درباره ضرورت رسیدگی و شفاف سازی علت مرگ مهسا امینی نوشت؛ خونریزی از گوش و كبودی زیر چشم با سكته همخوانی ندارد.
گفتههای شاهدان
یکی از افراد بازداشت شده که در صحنه حضور داشته و مهسا امینی را از نزدیک دیده است به خبرنگار رادیو زمانه گفته است:
«در طول مسیر میان بازداشتشدگان و مأموران جروبحث شدیدی شکل گرفت که من و خانم امینی هم ازجمله کسانی بودیم که به بازداشت خود اعتراض کردیم. در خلال این جروبحثها مأموران با خشونت فیزیکی سعی داشتند تا همه ما را ساکت کنند. در همین حین بود که خانم امینی هم مورد ضرب و شتم قرار گرفت اما او تا رسیدن به بازداشتگاه وزرا کماکان هوشیاری داشت، اگرچه که از لحاظ جسمی بسیار بیحال بود».
همچنین شاهد دیگری در این رابطه میگوید:
«من به اتفاق دهها دختر دیگر در سالن بزرگی در بازداشتگاه وزرا بودیم که پس از چند دقیقه متوجه شدیم یکی از دخترها حالش خوب نیست. چند نفری بودیم که از مأموران آنجا خواستیم به وضعیت این دختر رسیدگی کنند و پس از بیتوجهی مکرر مأموران بر سر آنها فریاد زدیم زیرا خانم امینی رنگ به رخساره نداشت و بسیار ناخوشاحوال بود. رفتهرفته دیگر افراد بازداشتی هم به ما پیوستند و درخواست کمک برای مهسا امینی را داشتند. مأموران کاملاً به موضوع بیتفاوت بودند تا جایی که یکی از آنها خطاب به ما گفت «هندی بازی درنیاورید، ما شما را میشناسیم و خودمان این کارها را تدریس میکنیم! اما من و دیگر بازداشتشدگان دست از اعتراض برنداشتیم تا جایی که مأموران با خشونت تمام به سمت ما حملهور شدند و با باتوم و گاز فلفل ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند. ازجمله کسانی که در این حین او هم مورد آسیب قرار گرفت این خانم بود که پس از آن تقریباً از هوش رفت.»
این شاهد در مورد نحوهی رسیدگی به مهسا امینی میگوید:
«بعد از اینکه حال مهسا را دیدند چند نفر از مأموران به سراغ او آمدند. دو مأمور تلاش کردند تا او را از این شرایط دربیاورند، یکی از آنها دستش روی سینه مهسا بود و به نظرمی رسید قصد داشت ماساژ قلبی به او دهد و دیگری هم دست و پاهای او را میمالید. ما هم در این حین از شدت ترس جیغ میزدیم آنها گوشی همه ما را گرفتند و سعی میکردند جلوگیری کنند تا کسی فیلم و عکسی نگرفته باشد.»[۲]
پست اینستاگرام بیمارستان کسری
اینستاگرام بیمارستان کسری در پستی نوشته است که «مهسا امینی» در ساعت ۸:۲۲ روز سهشنبه ۲۲ شهریور، «بدون علائم حیاتی و مرگ مغزی» به بیمارستان کسری ارجاع و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شدند!
صفحه اینستاگرام بیمارستان کسری مینویسد: «در پی درگذشت جانگداز خانم مهسا امینی، به استحضار هموطنان عزیز میرساند؛ کادر درمان به علت منشور جهانی حقوق بیمار حق انتشار هیچ گونه اطلاعاتی در خصوص روند درمانی بیمار در زمان بستری به جز خانواده درجه یک و مراجع قضایی (در صورت ارائه مجوز) ندارد.
به این دلیل حتی اطلاعات در اختیار رسانهها نیز قرار نگرفته و فقط اقوام درجه یک در جریان کامل سیر درمان و وضعیت بیمار قرار گرفتند.
ضمن طلب صبر برای خانواده ایشان به اطلاع تمام مخاطبان میرساند؛ سرکار خانم مهسا امینی در ساعت ۲۰:۲۲ روز سهشنبه ۲۲ شهریور ماه با ارست قلبی تنفسی (کد ۹۹)، بدون علائم حیاتی و میدریاز دوبل (مرگ مغزی) به بیمارستان کسری ارجاع و با توجه تلاشهای ویژه تیم احیا عملیات احیا بر روی بیمار انجام گرفته که ضربان قلب برگشت و بیمار در بخش مراقبهای ویژه بستری شدند.
در ادامه این پست نوشته شده: متاسفانه بیمار پس از ۴۸ ساعت در روز جمعه مجددا دچار ارست قلبی شده که با توجه به مرگ مغزی علی رغم تلاشهای تیم پزشکی موفق به احیا نشدند و بیمار فوت شد. لذا بلافاصله پیکر خانم مهسا امینی پس از فوت به پزشکی قانونی برای تحقیقات بیشتر ارجاع شد.
اینستاگرام بیمارستان کسری این پست را بدون هیچ توضیحی حذف کرده است!!!
گزارش روزنامه هممیهن
عائلی دایی مهسا میگوید:
«از کسی نمیترسیم. اما مثل مرغ سربریدهایم. وضعیت ژینا اصلا خوب نیست. این رسم مهماننوازی بود؟»
دایی مهسا میگوید که در پرونده پزشکی او علت حادثه را سکته اعلام کردهاند. اما
«مهسا بیماری قلبی نداشت. علت حادثه مثل روز روشن است. وقتی با این ارعاب و وحشت دختر مردم را میگیرند و میچپانند در ماشین معلوم است چه میشود؟ این چه احقاق حقی است؟ اینها نه اسلام را میشناسند، نه انسانیت. ژینا سالمِ سالم بود. در کردستان همه خانواده ما را میشناسند. پدربزرگم در همه استانهای ایران مرید داشت. ما خانه اعتکاف داریم. کسی نیستیم که بخواهد به ما آموزش حجاب بدهند. اینها خودشان باید تربیت و ادب یاد بگیرند. بهشان گفتهام که ما گدا گشنه نیستیم که بخواهید به ما ناهار و شام بدهید! ما از روی سفره پر بلند شدهایم.»
وی ادامه داد که تازه دانشگاه قبول شده بود.
«قبلا هم کنکور داده بود، اما پدر و مادرش نمیگذاشتند برود شهر دیگر. خیلی مواظبش بودند. ژینا فقط یک برادر دارد. مغازهای داشت در سقز. تهران که رسیدیم، با برادرش رفت کرج خانه خواهرم. برگشته بودند برویم بگردیم که بازداشتش کردند.»
«دختر ما مگر علف هرز است. شکایت کردهایم. به هر جایی که لازم باشد شکایت کردهایم. ما نه به دنبال این هستیم که مبالغه کنیم و نه میخواهیم حق دخترمان ضایع شود.»
مادربزرگ مهسا با لهجه کردی، به فارسی میگوید:
«از این جماعت چه انتظاری میشود داشت؟ چطور میخواهند آبروی خودشان را بخرند وقتی اینطور بیآبرویی میکنند. این بلا سر طفل معصوم ما آمده، اما فقط نوه من نیست. هزار طفل معصوم دیگر هم همینطور است. به ما میگویند کاری با دخترتان نکردیم. مگر باور میکنیم؟ با برادرش بود که این بلا را سرش آوردند.»[۳]
افشاگری مامور گشت ارشاد
افشاگری ستوان یکم حسن شیرازی جمعی یگان گشت ارشاد تهران در خصوص چگونگی آسیب منجر به فوت مهسا امینی:
«زمانی که مهسا را از اتوموبیل ون پیاده کردند من از پنجره یکی از طبقات او را میدیدم دخترک بسیار ترسیده بود و با صدا بلند در حالی که دستانش را روی سرش گرفته بود جیغ میکشید. یکی از خواهران به سمتش رفت و گفت، خانم جیغ نزن یک تعهد میدهی و تا یک ساعت دیگر آزاد میشوی. اما چنان ترسی در دخترک بود که گمان کنم اصلاً حرفهای او را نمیشنید و به جیغ زدن ادامه میداد و میگفت ولم کنید.
همکاران خانم او را کشان کشان به سمت ساختمان بازداشتگاه ارشاد میبردند و او همچنان جیغ میزد. ناگهان فرمانده یگان ارشاد سرهنگ پاسدار سید عباس حسینی که عازم کربلا هم بود و برای شرکت در مراسم اربعین ساعاتی قبل در صبحگاه از تمام نیروهای یگان طلب عفو و حلالیت کرده بود، در حالی که از شنیدن صدای جیغ دخترک خیلی عصبانی به نظر میرسید وارد معرکه شد و با مشت محکمی بر سر مهسا ضربه زد و گفت: «خفه شو دختره بدکاره».
ناگهان سکوت بر فضای یگان حاکم شد و مهسا روی زمین افتاد. سپس به او لگد زد و گفت ببرید بازداشتگاه منفی دو که تاریکترین بازداشتگاه یگان ما است. مهسا بیهوش بود ولی خانمها سعی می کردند او را بلند کنند. خانم صدیقی گفت تمارض نمیکند جناب سرهنگ، بیهوش است و خانم خالقی هم با استرس گفت از گوشش خون میآید.
ناگهان همه سراسیمه شدند و سرهنگ که نمیخواست از خود نگرانی بروز دهد با غرور و نخوت همیشگیاش به اتاق خود برگشت و بیست دقیقهای طول کشید تا آمبولانس به محوطه یگان آمد و مهسا را برد.
اگر در برنامه سرهنگ تداخلی نشده باشد، اکنون در کربلا مشغول عزاداری اربعین است.
من بر حسب وظیفه شرعی و شرف سربازی که به آن سوگند خوردهام حقایق را برای مردم ایران نشر دادم و این مطالب را برای بازرسی سازمان و دفتر فرماندهی معظم کل قوا نیز به صورت مکتوب ارسال کردم. مهسا در کلاس دچار سکته قلبی نشده و این بزرگترین دروغ از جانب مرتکبان قانونشکن در قتل یک دختر مسلمان است».
با ادای احترام و عرض تسلیت و همدردی به خانواده محترم مرحومه مهسا امینی
انعکاسات قتل مهسا امینی
مریم رجوی
مریم رجوی پس از درگذشت مهسا امینی در پیامی گفت:
«عمیقترین همدردیهایم را به خانواده مهسا امینی ابراز میکنم.
گشت زنستیز ارشاد آخوندی باید منحل شود.
زنان غیرتمند ایران را به اعتراض سراسری علیه این رژیم زن ستیز و پلید فرامیخوانم.
ستم آخوندها و پاسداران جهل و جنایت، با ایستادگی و مقاومت زن ایرانی درهمخواهد شکست. با تمام قوا باید با این رژیم و گشتهای سرکوبگر آن مقابله کرد».
اطلاعیه کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت
به گزارش اطلاعیه کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران، مهسا (ژینا) امینی، دختر ۲۲ساله اهل سقز از توابع استان کردستان که بههمراه خانوادهاش به تهران سفر کرده بود، روز سهشنبه ۲۲ شهریور در ورودی بزرگراه حقانی توسط نیروهای گشت ارشاد، دستگیر شده و به ارگان سرکوبگر موسوم به «امنیت اخلاقی» منتقل میشود.
وی که نسبت به این بازداشت اعتراض میکند بهشدت مورد ضرب و شتم مزدوران انتظامی قرار گرفته و بهدلیل شدت جراحات، به بیمارستان کسری در تهران منتقل میگردد. پزشکان معالج او پس از معاینه مهسا اعلام کردند که وی بهطور همزمان دچار سکته قلبی و مرگ مغزی شده است. گفته میشود مرگ مغزی مهسا بهدلیل شکستگی جمجمه او بهدنبال ضربات شدید مزدوران به سر وی بوده است.
در وحشت از واکنش عمومی نسبت به این جنایت وحشیانه، رئیسی جلاد دستور پیگیری و بررسی این حادثه را به احمد وحیدی وزیر کشورش داد.
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت از شورای حقوقبشر و همه سازمانها و فعالان حقوق زنان میخواهد که این جنایت وحشیانه را محکوم کنند و در مقابل این رژیم زنستیز تن به مماشات و سازش ندهند.[۴]
مسعود رجوی
مسعود رجوی پس از قتل مهسا امینی مردم استانهای دیگر را به حمایت از قیامکنندگان در سقز و سنندج فراخواند
«سنندج و سقز نباید تنها بمانند. از ایستادگی زنان و جوانان جنگاور در سنندج باید درس گرفت. جوانان شورشگر در شهرهای دیگر به یاری برمیخیزند. رژیم باید حساب یکایک خونریزیها و جنایتهایش را پس بدهد.
مسعود رجوی -۲۶ شهریور ۱۴۰۱»[۵]
مهوش سپهری
مهوش سپهری مسئول اول پیشین سازمان مجاهدین خلق طی پس از قتل مهسا امینی گفت:
به همشهریان عزیزم مردم و بهخصوص زنان قهرمان سنندج درود میفرستم که برای اعتراض به رژیم جنایتکار برای بهقتل رساندن ژینا امینی دختر جوان و بیگناهمان به خیابانها آمدند و سکوت نکردند. از همه هموطنانم بهخصوص در شهرهای کردستان میخواهم که به اعتراض و خیزش تا سرنگونی این رژیم زنستیز ادامه بدهند.[۶]
اطلاعیه کانون نویسندگان ایران
برگ سیاه دیگری از سرکوب زنان به کارنامهی حاکمیت افزوده شد. این بار مهسا (ژینا) امینی، دختر ۲۲ سالهی اهل سقز که با ضرب و جرح مأموران «گشت ارشاد» حاکمیت به کما رفته بود، جان خود را از دست داد.
مهسا امینی که همراه خانوادهاش به تهران سفر کرده بود، غروب سهشنبه ۲۲ شهریورماه در ایستگاه متروی حقانی بازداشت شد. او در زمان بازداشت همراه برادرش بود. به گفتهی بستگان آنها پس از اعتراض کیارش امینی، برادر مهسا، به این بازداشت، مأموران با گاز اشکآور مردم را پراکنده کردند. آنها با اعلام اینکه مهسا «بعد از یک ساعت کلاس توجیهی و با امضای تعهد» رها میشود، او را به بازداشتگاه وزرا بردند و پس از دو ساعت جسم نیمهجانش را به بیمارستان کسری منتقل کردند.
در پی انتشار این خبر، «نیروی انتظامیِ» حاکمیت پس از گذشت دو روز با انتشار متن کوتاهی به آن واکنش نشان داد و خبر «بدرفتاری» با مهسا امینی را «اخبار و ادعاهای رسانههای معاند» دانست. در این متن با اعلام اینکه مأموران حاکمیت این دختر ۲۲ ساله را برای «توجیه و آموزش» به بازداشتگاه «هدایت» کردهاند، آمده بود که مهسا امینی «در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچار عارضهی قلبی» شده است. پس از این واکنش، بستگان او اعلام کردند «از مهسا پروندهی پزشکی داریم و او کاملا سالم بوده است». همزمان گزارشهایی از ضربوشتم امینی و دیگر زنان بازداشتشده در ون گشت ارشاد منتشر شد و در کنار انتشار روایتهای سایر زنان از ضربوشتم در بازداشتگاههای گشت ارشاد بار دیگر بر سرکوب نظاممند زنان صحه گذاشت.
واکنش گسترده به خبر هولناک قتل مهسا امینی در شرایطی صورت گرفت که در ماههای اخیر بازداشت سپیده رشنو و پخش اعترافات اجباری او نیز خشم عمومی را برانگیخته بود. حاکمیت در پاسخ به این خشم عمومی نیروهای امنیتیاش را در داخل و بیرون بیمارستان کسری مستقر کرد تا پیشاپیش راه را بر هر تجمع و اعتراضی ببندد؛ روشی که حاکمیت هر بار پس از قتل بازداشتشدگان و زندانیان برای سرکوب واکنشهای اعتراضی مردم در پیش میگیرد. به بند کشیدن و به کام مرگ فرستادن و سپس فشار بر خانواده و نزدیکان برای مردم روندی آشناست. قتل بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران یکی از این بیشمار جنایتهای عمدی حاکمیت بود، که در پی آن فشار نیروهای امنیتی بر خانواده و نزدیکان او تا امروز نیز ادامه یافته است.
چرخهی سرکوب زنان در ۴۴ سال گذشته هر بار به شکلی به گردش درآمده و جان و زندگی و سرنوشت زنان را در چرخدندههای خود خرد کرده است. اکنون دیگر این سرکوب نظاممند پشت ترکیبهایی همچون «به طور ناگهانی» و «عارضهی قلبی» پنهان نمیماند. اختناق مستمر، تجربهی هر روزهی زنان است. قتل مهسا امینی، نمونهای آشکار شده از سرکوبی تمام عیار است که سالها زیر سایهی حاکمیت زنستیز در جریان بوده است. نخستین بار نیست که حق انتخاب پوشش که حقی مسلم و بدیهی است، به مرگ زنی انجامیده است؛ زنی جوان که روزی «عادی» را در این سرزمین سپری میکرده است.
کانون نویسندگان ایران ضمن دفاع از حق انتخاب پوشش، قتل مهسا (ژینا) امینی را محکوم میکند و خواهان توقف سرکوب نظاممند زنان است.
کانون نویسندگان ایران
۲۵ شهریور ۱۴۰۱[۷]
محمدرضا شفیعی کدکنی
شاعر برجسته محمدرضا شفیعی کدکنی در شعری که در اینستا منتشر کرد چنین سرود:
تبارنامهی خونین این قبیله کجاست
که بر کرانه شهیدی دگر بیفزایند؟
کسی به کاهن این معبد شگفت نگفت:
بخور آتش و قربانیان پی در پی
هنوز خشم خدا را فرو نیاوردهست؟
جواد روستا
شعری از جواد روستا در رثای مهسا امینی
خدای آسمانچرا
حجاب سرکن و بیا
به دوش برکش و ببر
تن فرشتهای شهید
ببین که بر تن چهکس
چه بیگناه و ملتمس
به خالکوب نور و خون
چنین نوشتهای شهید
آمار شبکههای اجتماعی
بر مبنای تحلیل شبکههای اجتماعی و آمار آنها این خبر به مهمترین حادثه یکسال اخیر تبدیل شده است.
توئیتر فارسی
تا روز ۳ مهر بیش از ۱۹۰ هزار توئیت در این رابطه منتشر شده است. این توئیتها به شکل خیرهکنندهای لایک شدهاند و در مجموع بیش از ۷.۵ میلیون بار لایک و ۸۳۰ هزار بار بازنشر شدهاند. اعدادی بزرگ که نشان از گستردگی و حساسیت واکنشها به آن دارد.
تاکنون حدود ۱۱۰۰ توئیت در این زمینه فیواستار شدهاند. عددی که یادآور واکنشهای توئیتری به افزایش قیمت بنزین و اتفاقات #آبان۹۸ است؛ زمانی که بیش از هزار توئیت در مدتی کوتاه فیواستار شد.
توئیتهایی که در این زمینه بیشترین لایک را داشتهاند توسط علی کریمی، حسین ماهینی و هیچکس، خواننده رپ، منتشر شده است. هر سه توئیت بیش از ۵۰ هزار بار لایک شده که به نسبت فضای توئیتر عدد قابل توجهی است. این موضوع بیانگر گستردگی واکنشها به این مسئله است که محدود به فعالان سیاسی و مدنی نبوده است. هشتگ مهسا امینی از مرز ۱۵۰.۰۰۰.۰۰۰ توئیت و بازتوئیت تا روز هفتم مهر ماه گذشت.
تلگرام
تاکنون حدود ۵۶ هزار پست تلگرامی در این رابطه منتشر شده است. این مطالب بیش از ۱۳۲ میلیون بار دیده شده است؛ اینجا نیز با اعدادی خیرهکننده مواجه هستیم که نشان میدهد تنوع بیشتری از کاربران شبکههای اجتماعی این موضوع را دنبال کرده و مطالب آن را فوروارد کردهاند.
اینستاگرام
در اینستاگرام نیز شاهد واکنش گستردهای در پستها و استوریها هستیم. مطالب اینستاگرامی مرتبط به این موضوع در مجموع دهها میلیون لایک و کامنت داشته است. فقط تاکنون بیش از ۳۲۵هزار نفر به کمپین «کثافت گشت ارشاد را جمع کنید» پیوستهاند که بیانگر بخش کوچکی از معترضان به گشت ارشاد است و اعتراضات به این موضوع بسیار بیشتر از این کمپین است.
بر اساس این دادهها میتوان گفت که در یکسال اخیر، هیچ موضوعی به اندازه مرگ مهسا امینی واکنشهای مجازی را بهدنبال نداشت. از حیث گستردگی واکنشها، میتوان این واقعه را با فجایعی که در سال ۹۸ رخ داد قیاس کرد.[۸]
مارگارت آتوود
مارگارت اتوود نویسنده معروف کانادایی و خالق رمان «سرگذشت ندیمه» در توییتی با اشاره به کشته شدن مهسا امینی نوشت: «مرگ بیرحمانه مهسا امینی شاید زمان سرنوشتساز برای ایران باشد.»
کاخ سفید آمریکا
کارین ژآن پییر؛ سخنگوی کاخسفید روز جمعه اول مهر در یک کنفرانس خبری اعلام کرد: «مرگ مهسا امینی در بازداشت بابت آنچه داشتن حجاب نامناسب گفته شده، توهینی وحشتناک و فاحش به حقوقبشر است».
جاوید رحمان
جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوقبشر سازمان ملل در امور ایران روز جمعه ۲۵شهریور، در یک موضعگیری تأسف و نگرانی عمیق خود را در رابطه با مهسا امینی ابراز کرد و گفت این حادثه نشاندهندهی نقض گسترده حقوقبشر در ایران است.
آقای جاوید رحمان که در نشست مجازی با میزبانی سازمان «ایمپکت ایران» سخن میگفت، افزود بارها از رژیم ایران خواسته است به وی اجازه ورود به ایران را بدهند تا وضعیت حقوقبشر در این کشور را از نزدیک مورد بررسی قرار دهد.
جاوید رحمان نسبت به تشدید اعدامها در ایران با ابراز نگرانی شدید پس از به قدرت رسیدن رئیسی، به اعدام کودکان، اعدام فزاینده اقلیتهای مذهبی، و اعدام پرشمار زنان در رژیم ایران صورت میگیرد اشاره کرده است.
وی نقض فاحش حقوقبشر در رابطه با زنان را «منزجرکننده» و «ناپذیرفتنی» عنوان کرد و از جامعه بینالمللی و بهویژه شورای حقوقبشر سازمان ملل خواست رژیم ایران را بهشدت محکوم کنند و همچنین با تصویب قطعنامهیی حجاب اجباری در ایران را محکوم کند.
گزارشگر ویژه حقوقبشر سازمان ملل در امور ایران افزود، تحریمهای بینالمللی علیه رژیم ایران، مقامات این کشور را از انجام مسئولیتهایشان در قبال شهروندان ایران از جمله زنان ایرانی معاف نمیکند.
جاوید رحمان در رابطه به سرکوب اقلیتهای قومی تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی اظهار داشت رژیم ایران «تنفر ویژهای» نسبت به اقلیتها دارند به همین خاطر تلاش میکنند به شیوهای عامدانه سوءمدیریت و فقر نظاممند و گسترده در کردستان، خوزستان، و بلوچستان را تداوم بخشند.
خیزشهای اجتماعی پس از قتل مهسا امینی
در پی قتل مهسا امینی در بازداشتگاه خیابان وزرای تهران شهرهای ایران و مخصوصا کردستان ایران به اعتراض برخاستند و خواهان برچیده شدن دستگاه سرکوب و جنایت شدند. نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به روی تظاهر کنندگان آتش گشوده و تعدادی را شهید و مجروح کردند.
با توجه به آمار ارائه شده توسط ههنگاو، روز دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ دستکم ۲۵۰ شهروند کُرد در شهرهای بانه، سقز، مریوان، سنندج، کامیاران، بیجار، قروه، تکاب، اشنویه، مهاباد و بوکان توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شدهاند.
آمار کشته و زخمی شدگان دیروز کُردستان
سقز: ۲ کشته و ۱۷ زخمی
دیواندره: ۲ کشته ۱۵ زخمی
مهاباد: ۱۳ زخمی
بوکان: ۷ زخمی
کامیاران: ۴ زخمی
قروه: ۴ زخمی
بیجار: ۷ زخمی
بانه: ۴ زخمی
تکاب: ۴ زخمی
مجموع: ۴ کشته و ۷۵ زخمی
۱ - محسن محمدی" فرزند خلیفه مسعود اهل دیواندره که بر اثر شلیک نیروهای خامنه ای در تجمعات اعتراضی به شدت زخمی شده بود، در مراکز درمانی سنندج جان خود را از دست داد.
۲ - فواد قدیمی فرزند عبدالله، یکی از معترضین در دیواندره که از ناحیه شکم بر اثر شلیک نیروهای امنیتی در تجمعات اعتراضی به قتل حکومتی مهسا امینی به شدت زخمی شده بود، در بیمارستان سنندج جان باخت.
۳ - رضا لطفی از دهگلان؛ یکی از معترضان به قتل حکومتی مهسا امینی بر اثر شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جان خود را از دست داد.
برگرفته از ایران پدیا